فرزند طلاقم

در تهران بدنیا آمدم، بعد از جدایی پدر و مادرم با نا ماداری زندگی کردم، او من و پسرش خود از ازدواج قبلیش رو وادار به دستفروشی می کرد

در سال 72 وقتی 16 ساله بودم به گرگان رفتم تا با مادرم زندگی کنم اما او قبولم نکرد، 9 ماه در خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ بودم تا اینکه آنها هم گفتند نمی توانند تحملم کنند

زندگی مستقل

بعد از پس زدن مادرم و خانواده ام وقتی 17 سالم بود با کاری که در یک مغازه ساندویچ فروشی پیدا کردم در یک اتاق 5 متری با یک موکت و یک دست رختخواب قرضی زندگی مستقل خود را شروع کرد

از دانشگاه تا دوچرخه سواری

سال 1375 در دانشگاه آزاد شهرری قبول شدم، و  آشنایی ام با گالشی شهریور ماه 1376 باعث ورودم به عرصه خبرنگاری شد

در سال های 76 در مسابقات دوچرخه سواری گرگان قهرمان و در سال 78 نایب قهرمان استان شدم، و یک دوچرخه سواری 60 روز به مسافت 5087 کیلومتر به دور ایران را شروع کردم

از انصراف تا سربازی

بعد از مدت ها فعالیت در ورزش بدلیل هزینه های بالا مجبور به کنار گذاشتن ورزش شدم، بعد از 4 ترم از دانشگاه هم بخاطر شهریه های گران انصراف دادم و به سربازی اعزام شدم

در سازمان زندان های کشور سال 78 سرباز بودم

از روزنامه نگاری تا تلویزیون

فعالیت ام را با خبرنگاری و روزنامه نگاری بصورت مقطعی در ایرنا، عصر آزادگان، گنبد کبود ،خبر ورزشی و … از سال 76 شروع کردم و بعد از مدتی وقفه و سربازی دوباره ادامه دادم

او از سال 86 از برنامه دورخیز شبکه دو وارد اجرای تلویزیونی شد و با برنامه نگاه ورزش از شبکه 2 با نیما نهاوندیان به شهرت رسید

ازدواج + علت طلاق پوریا تابان

پوریا تابان در سال 1381 با همسرش ازدواج کرد

من 8 سال با همسرم زندگی کردم، زندگی خیلی خوبی هم داشتم اما ظرف سه ساعت به این نتیجه رسیدیم که جدا شویم، چون من بچه می خواستم و همسر سابقم نمی خواست

سیگاری

من متاسفانه سیگاری ام و می دونم کار درستی نیست و قبول می کنم کارم اشتباه است

جدایی از تلویزیون

بعد از تغییرات چندباره در ریاست سازمان صدا و سیما و عوض شدن مدیران، او دیگر جایی در اجراهای تلویزیونی نداشت

روایت دردناک او از زندگی شخصی اش (امکان درج همه مشکلات او در این مطلب نبود) باعث حمایت گسترده مردم و بخصوص پرویز پرستویی شد اما این حمایت موجب برگشت او برای اجرا در تلویزیون نشد

او در حال حاضر اجرای برنامه های مناسبتی ارگانی و خصوصی را برعهده دارد