جواد خیابانی (زادهٔ ۲۷ آبان ۱۳۴۵، کرج) گزارشگر و مجری برنامههای ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
جواد خیابانی از سال ۱۳۷۳ تا به حال در بیش از ۴۰ برنامه مختلف، به عنوان تهیهکننده شرکت داشته که برخی از آنها فهرست شدهاست.[نیازمند منبع]
معرفی ورزشها، سال ۱۳۷۳- شبکه سه
ایران در جام جهانی، ۱۳۷۵ - شبکه یک
جام ملتهای آسیا، ۱۳۷۶ - شبکه سه
دیدار، شبکه پنج
ما، شما، ورزش - شبکه سه
در جستجوی ورزش - شبکه دو
آموزش فوتبال - شبکه آموزش
یار دوازدهم - شبکه سه
سفر به مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن
من از عادل تست مجری گری گرفتم ورود عادل فردوسی پور به تلویزیون با تست من بوده است به او گفتم سعی نکن مثل من بشوی سعی کن عادل فردوسی پور بشی …
جواد خیابانی را تقریبا تمام ایران میشناسند. گزارش به یادماندنی او در بازی ایران و استرالیا را هیچکس فراموش نخواهد کرد و غزال تیزپایی که روی نام خداداد عزیزی به یادگار گذاشته شد. اما همواره گزارشهای این مجری خوش قلب و مهربان همراه با جملاتی است که در ذهن بینندگان تلویزیونی میماند. در ادامه بخشی از این جملات جالب و خاطره انگیز را مرور خواهیم کرد.
هر تیمی که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته!
گگللللللللللل ... نه ... نه ... نهههههه! گل نبوووووووود! ... کریم عصبانی نشو... کریم نباید این کارا رو بکنی! .... داور می خواد کارت بده... نه داور کارت نده!/ «ابتدای بازی ایران و کره شمالی»
همه چیز به بازی آخر می چسبه!
تشنه اش شده داره آب می خوره، نوش جان!
کاسیاس از توپی که داره بازی می شه انتقاد کرده بود!
ساندویچی از بازیکن در اونجا به وجود میاد
هنوز هم مزه مزه می کنن تا توپو بزنن!
دومنک بازیگر آماتور و حرفه ای تئاتر!
حالا یک فرصت تلخ برای چلسی!
داور در سوت خودش می زنه!
بذارید به صراحت بگم که دو دقیقه وقت به پایان مسابقه باقی مونده!
شاید نزدیک ترین کشور به قطب جنوب، آفریقای جنوبی باشه!
باران هم به شدت می وزه!
وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه می زنه، انگار یه درخت تنه می زنه!
اسپانیا یه گل زده، داوید ویا هم زده، خیلی قشنگم زده، 5 دقیقه پیشم زده!
نود ثانیه، از الان بشمارید تا مسابقه تموم شه!
با شماره 2013 تماس بگیرید و پیامک بدید!
دقیقه 15 بازی هستیم ... اگر تبریزی ها این بازی رو واگذار کنند چیزی از ارزش های این تیم کم نمی شه!
داور هند پنالتی رو دیده و می گه نه!
اسپانیایی ها «v» وسط رو «b» می خونن مثل والنسیا که بالنسیا خونده می شه.
تورس می فرسته روی دروازه ... جای خود تورس اونجا خالی بود!
خوب الان دو تیم باید هر کدوم 5 تا پنالتی بزنن. باید بگم که هر تیمی که پنالتی ها رو ببره یعنی این که بازی رو برده و هر تیمی هم که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته!
هلند تنها رقیب جدیش برزیله، البته اسلواکی هم تیم ناجدی نیست!
واقعا عجیبه که در تهران ما الان هوا گرمه، ولی در افریقا الان هوا سرده!
کریم انصاری فرد هیچ نسبتی با برادران انصاری فر نداره! به خصوص با محمد حسن!
آفرین علیرضا محمد، آفرین. واقعا یک بار دیگه با صراحت می گم: آفرین علیرضا محمد!
یک سانتر بی هدف ... و گل!
شما از روی قطر 2 بازیکن می تونید بفهمید کدوم قوی تره!
حالا بعد از این مسابقه کشتی اسپانیا از یک چهارم عبور می کنه و وارد نیمه نهایی می شه!
حالا توپ رو سانتر می کنه ... در واقع پرتاب می کنه!
فعلا با مداد اسم هلند رو در فینال بنویسید!
ن- اوه! عجب برگردونی زد تو صورتش، حالا چمن و عرق هی چی بود هم میاد تو صورتش!
امان از دست این دیرک دروازه، یه موقع به نفع تیمه، یه موقع به ضرر تیم!
این هم یه نمونه از صحنه های خطرناک بازی که متاسفانه داور عین خیالش هم نبود...
بهترین دروازه بان دنیا اینجاس ولی مهاجمای خوب روسیه به گل می رسن
قبل از اینکه توپ خطری ایجاد بکنه، اونو آرام می کنه
او به خاطر بیماری فلج اطفال که در سال ۱۳۴۸ به آن دچار شده بود مشکلات حرکتی زیادی داشت که هنوز هم از آن رنج میبرد اما با این وجود در مسابقات دوچرخه سواری آموزشگاههای ایران در سال ۱۳۶۲ قهرمان جاده شد. در سالهای ۶۲ – ۶۳ و ۶۴ بک چپ و دروازه بان تیم هنرستان و تیم منخب آموزشگاههای کرج بود. در سال ۱۳۶۶ در المپیک دانشجویان ایران در شیراز شرکت کرد. در آن مسابقات او هم عضو تیم بسکتبال و هم تیم فوتبال منتخب دانشکدههای فنی و مهندسی تهران بود که به مقام پنجم ایران در رشته فوتبال دست یافت و در همان سال به اردوی تیم ملی دانشجویان ایران دعوت شد. این اردو هرگز تشکیل نشد زیرا در آن زمان ورزش دانشگاهی چندان فعالیت مهمی نداشت.
همسر او بهناز خیابانی است که در بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۷۴ با یکدیگر ازدواج کردهاند و دارای یک دختر به نام نگار خیابانی هستند که در تاریخ 10 فروردین 1376 در کرج به دنیا آمده است.
از همان دوران نوجوانی به کسب درآمد پرداخت و در ۱۳ سالگی به عنوان کارگر ساده در شرکت کنسرو سازی شمشاد به کار مشغول شد.
خودش در این باره میگوید: در آن سالها در هر ماه ۶۰۰۰ ریال حقوق میگرفتم که نصف آن را به مادرم میدادم و با بقیه پول مجلات کیهان ورزشی و دنیای ورزش را میخریدم تا عشق و علاقه خودم را به ورزش سیراب کنم.
در سال ۱۳۶۰ بعد از طی دوران مدرسه راهنمایی در هنرستان شهید بهشتی کرج ثبت نام کرد و در طی ۳ سال اول تحصیل در این هنرستان که در محله فرح دشت کرج قرار داشت به عنوان شاگرد اول هنرستان انتخاب شد اما در سال چهارم به خاطر حضور فراوان در مسابقات ورزشی مدارس کاملا از درس عقب افتاد و حتی معدل دیپلم خود را تا نمره ۱۵ تنزل داد. او در سال ۱۳۶۴ در کنکور سراسری رشته ریاضی فیزیک شرکت کرد اما نتیجه خوبی نگرفت و در رشته فوق دیپلم ریخته گری در آموزشکده انقلاب اسلامی لویزان پذیرفته شد. وقتی نتایج کنکور اعلام شد او از تهران دور بود زیرا برای کار به بندر عباس رفته بود و به عنوان باربر در اسکله بندر عباس و مدتی هم در منطقه چابهار کار میکرد.
خودش در این باره میگوید: من از کودکی و نوجوانی کار کردن را دوست داشتم و در استادیومها بستنی و ساندویچ میفروختم حتی مقواهای اضافی را جمع آوری میکردم و با آنها نوعی کلاه یا آفتاب گیر میساختم و در استادیومها به تماشاگران میفروختم تا هزینه تحصیل خودم را تامین کنم و بعدها در دوران جوانی به دوختن پرچمهای قرمز و آبی و نارنجی (برای تیم آرارات) اقدام کردم و همزمان در انبار بوجاری اداره اصلاح بذر کرج به کارگری مشغول شدم زیرا احساس میکرم کار کردن جوهره مرد است و این را افتخار خودم میدانم که همیشه روی پای خودم ایستادهام.
جواد خیابانی در سال ۱۳۶۷ از دانشکده تربیت دبیر فنی تهران (نام فعلی آموزشکده لویزان) فارغ التحصیل شد و در هنرستان توحید تهران به تدریس علوم و دروس فنی پرداخت ودر حین تدریس تحصیلات خود را تا درجه مهندسی مواد ادامه داد. در سال ۱۳۶۹ مجددا به بندر عباس رفت و این بار به عنوان معاون هنرستان رجایی این شهر و نیز دبیر شیمی مشغول به کار شد. در حین فعالیت در هنرستان بندر عباس در کنکور سراسری رشته هنر (مرحله اول) شرکت کرد و با رتبه ۹ (نهم) در کنکور سال ۱۳۷۰ پذیرفته شد اما در مرحله دوم کنکور به خاطر مشکلات شخصی شرکت نکرد و برای بار سوم در طی زندگی خود به کرج بازگشت تا کار در هنرستان توحید را ادامه دهد.
جواد خیابانی ۲۷ آبان ۱۳۴۵ در محله کارخانه قند کرج (کوچه شالچی) به دنیا آمد. در همین شهر تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در هنرستان بهشتی به پایان رسانید. در سال ۱۳۶۴ در رشته مهندسی متالورژی (ریخته گری) از دانشکده تربیت، دبیر فنی تهران واقع در لویزان دانشآموخته شد. سپس در سال ۱۳۶۸ به عنوان مدرس هنرستان در دروس فنی به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. دو سال نیز در هنرستان رجایی بندر عباس به عنوان معاون آموزشی (ناظم هنرستان) مشغول به کار شد.
در سال ۱۳۷۳ در آزمون جذب گزارشگر و مجری ورزشی تلویزیون ایران IRIB پذیرفته شد. از آن زمان تا به حال به عنوان تهیهکننده، گزارشگر و مجری برنامههای ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کار میکند.
او پنجمین فرزند از بین هشت فرزند خانواده خود میباشد. تا ۶ سالگی مقیم کرج بود تا اینکه در سال ۱۳۵۱ به تهران آمده و در دبستان جیحون در خیابان هاشمی دوران ابتدایی را پشت سر گذاشت. او شاگرد اول کل دبستانهای منطقه ۱۰ آموزش و پرورش تهران شد و در آزمون دانش آموزان با استعداد در کنکور استعدادهای درخشان و نیز سنجش مدرسه آلمانیهای قلهک شرکت کرد و در هر دو مورد قبول شد اما به خاطر محدودیتهای مالی نتوانست ثبت نام کند و پس از ۵ سال اقامت در تهران مجددا در سال ۱۳۵۷ به کرج بازگشت تا در شهرک کارمندی وابسته به وزارت کشاورزی موسوم به شهرک نهال و بذر کرج مقیم شود. پدر او انباردار اداره اصلاح بذر کرج بود.
ی در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۹۴ از طرف حوزه انتخابیه کرج نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی شد،[۵] اما از سوی هیئت نظارت شورای نگهبان، به علت نقص مدارک، رد صلاحیت گردید و پس از ارائه مدارک مورد نظر، صلاحیت او مورد تأیید قرار گرفت و در نهایت یک ماه قبل از برگزاری انتخابات به علت مشکلات شخصی از انتخابات مجلس کنارهگیری کرد.
وی در طول گزارش مسابقات فوتبال مرتکب اشتباهات کلامی شدهاست و از این حیث یکی از گزارشگران پراشتباه بهشمار میرود هرچند خودش اعتقاد دارد اشتباهات او به اندازهٔ اشتباهات دیگر گزارشگران است و از آنها بیشتر نیست
جواد خیابانی در سال ۱۳۷۷ موفق شد جایزه بهترین گزارشگر فوتبال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را دریافت نماید در سال ۱۳۷۸ نیز از سوی مجله سروش و با انتخاب خوانندگان این مجله بعد از حسین الهی قمشهای به عنوان محبوبترین چهره تلویزیونی در ایران دست یافت. در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ به عنوان بهترین مجری برنامههای ورزشی انتخاب شد.[
جواد خیابانی تا به حال به عنوان خبرنگار به المپیک سیدنی و آتن و پاراالمپیک پکن، لندن و ریو[۲] و جام ملتهای ۲۰۱۱ قطر اعزام شدهاست. او در زلزله کرمانشاه کمکهای فراوانی را جمعآوری کرده و به آنجا برد.