شهیار قنبری (زادهٔ ۶ مرداد ۱۳۲۹) شاعر، ترانهسرا، آهنگساز، نمایشنامهنویس، مجری تلویزیونی و رادیویی، فیلمساز، روزنامهنگار، برنامهساز رادیو و تلویزیون و خوانندهی ایرانی است. او فرزند حمید قنبری دوبلور مشهور است.
شهیار قنبری ششم مرداد سال ۱۳۲۹ در خانوادهای اهل هنر در تهران به دنیا آمد. کار ادبی را از نوجوانی آغاز کرد و در آن زمان برای نشریه اطلاعات کودکان داستان کوتاه مینوشت، گاه شعر نیز میسرود. سپس برای ادامه تحصیل به لندن رفت و در میانهٔ دههٔ ۶۰ میلادی به ایران بازگشت.
کتابها
منتشر شده در خارج از ایران
درخت بیزمین (نخستین دفتر شعر من) ۱۹۹۱
دریا در من ۱۹۹۵ (گزینهٔ ترانهها ۱۹۹۵–۱۹۶۹)
منتشر شده در ایران
درخت بیزمین. تهران: نگاه، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۲۴۸۰
بنویس! ساعت پاکنویس: روایت کامل. تهران: نگاه، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۲۴۷۳
دریا در من: گزینهٔ ترانهها ۱۹۹۵–۱۹۶۹. تهران: نگاه، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۲۳۴۳* گفتن برای زیباشدن. تهران: نگاه، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۲۳۸۱
لیونارد شهیار. تهران: نگاه، ۱۳۹۶. شابک ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۲۳۵۰
آلبومها
یک دهان آواز سرخ ۱۹۷۹
اگر همه شاعر بودند یا «پیشمرگانهها» ۱۹۸۱
صدای درخت بیزمین ۱۹۹۱
قدغن ۱۹۹۲
سفرنامه ۱۹۹۴
برهنگی ۱۹۹۸
قدغن + ۱۹۹۹
دوستت دارمها ۲۰۰۱
۲۰۰۳ Rewind me in Paris
نو نفس ۲۰۱۰ / آلبومک /
دلچسبیدهها ۲۰۱۱
غزلصدا ۲۰۱۶
با دیگران:
شناسنامه ۱(شعر خوانی و دکلمه شهیار قنبری- صدا: گوگوش)
شناسنامه ۲(شعر خوانی و دکلمه شهیار قنبری- صدا: گوگوش)
فیلمها
چهره آشنا کارگردانی حسن خردمند
خانه خراب نصرت کریمی
شام آخر به کارگردانی و نویسندگی شهیار
پاییز ایستگاهِ آخر یک فیلم موزیکال تلویزیونی در دوبخش به نویسندگی و کارگردانی شهیار، نخستین تجربه سوررئالیستی شهیار
طی سالهای بعد از انقلاب شهیار با هنرمندان مشهوری نظیر لیلا فروهر، حسن شماعی زاده، مارتیک، ابی، داریوش، بیژن مرتضوی، سیاوش قمیشی، امید سلطانی، شهره، نوشآفرین، منصور، مهرداد آسمانی و … همکاری کرد.
او هماکنون در جنوب کالیفرنیا زندگی میکند.
شهیار پس از بازگشت به ایران سرودن ترانه را بر خلاف خواست پدر - که معتقد بود هنرمندان در جامعهٔ ایران سرنوشت درخشانی ندارند و میخواست پسرش معمار شود - آغاز کرد. نخستین ترانه او «دیگه اشکم واسه من ناز میکنه» بود با آهنگی از اسفندیار منفرد زاده و دیگری «ستاره آی ستاره» با آهنگی از پرویز اتابکی که هر دو با صدای گوگوش منتشر شدند. ستاره آی ستاره اولین ترانهٔ او بود که در برنامه «شما و رادیو» صبح جمعه پخش شد.
به شهادت شاعرانی مانند اردلان سرفراز، شهیار قنبری با ترانه قصه دو ماهی با آهنگسازی بابک افشار به دلیل نوآوری در واژه و مضمون، سرآغاز ترانه نوین فارسی و ترانه مدرن ایران است و او را ترانهسرای نوین ایران زمین مینامند[نیازمند منبع]. والبته این نکته نیاز به تجمیع اکثر کاروزان ترانهٔ نوین دارد همچون زویا زاکاریان و تورج نگهبان و مسعود امینی و ترانه سریان هم عصر دیگر این ترانهسرا (برای مثال زویا زاکاریان بارها در مصاحبههایش به شکلی تلویحی ترانهٔ قصهٔ وفا اثر ایرج جنتی عطایی را سر آغاز ترانهٔ نوین فارسی دانستهاست) خود شهیار قنبری در این باره میگوید: "قصهٔ دو ماهی میلاد من است. بند ناف ترانه من این چنین بریده میشود…".
همکاری شهیار و واروژان در حقیقت شروع دوران دیگری از زندگی هنری وی است. نخستین ترانه این دو با عنوان بوی خوب گندم با اجرای داریوش خواننده معترض ایرانی باعث شد تا خواننده و شاعر هر دو به زندان بیفتند. شهیار قنبری در این باره میگوید:
"راستی ما چرا آنجا بودیم؟ ما که فقط ترانه مینوشتیم و تو (واروژان) را داشتیم و دریای صداهای خوشرنگ را و شاعر میگوید از رفیق دلتنگیها و تشنگیها: امروز که بی تو، بر ما هزار سال گذشتهاست، حتی نمیتوانم از سنگینی این غیبت بزرگ بنویسم. واژهها، نیروی موسیقی را کم دارند. واژههای من تو را کم دارند، واروژانِ من.. ! مرد سازها و آوازها.. ! و شاعر به قلههایی بلندتر میرسد با: اگه بمونی- قصهٔ بره و گرگ- حرف - نفس - هجرت - جمعه - مرد تنها - هفته خاکستری - کودکانه - آوار - نجواها - بوی خوب گندم - نفرین نامه - همیشه غایب - سقوط - نماز - نون و پنیر و سبزی - امان از… و چندصد ترانهٔ ناب دیگر."