" فریدون فروغی (زاده ۹ بهمن ۱۳۲۹ − درگذشته ۱۳ مهر ۱۳۸۰) آهنگساز، نوازنده و خواننده ایرانی بود. "
نام اصلی فریدون فروغی
تولد ۹ بهمن ۱۳۲۹
سلسبیل، تهران
ملیت ایرانی
مرگ ۱۳ مهر ۱۳۸۰ (۵۱ سالگی)
تهران پارس، تهران
علت مرگ سکته قلبی
سبک(ها) پاپ، راک فارسی، راک، بلوز
ساز(ها) گیتار، پیانو، درامز
سالهای فعالیت ۱۳۸۰–۱۳۴۸
سازهای برجسته
گیتار، پیانو، درامز
تحصیلات دیپلم علوم طبیعی
علت معروفشدن آدمک
پروانهٔ من
«نماز» (یا «نیاز»)
یار دبستانی من
آلبوم معروف زندون دل
فیلم مستندی به نام «قریهٔ من» دربارهٔ زندگی و مرگ فروغی به کارگردانی مهران زینت توسط مؤسسهٔ بتهوون منتشر شدهاست. ∗
سیاوش قمیشی پس از مرگ فروغی و به یاد او ترانه «آخرین نامه» را ساخت و اجرا کرد. این ترانه در آلبوم نقاب سیاوش قمیشی منتشر شدهاست.
شادمهر عقیلی در ستایش او ترانهٔ «قفس» را اجرا کرد. همچنین شادمهر در آلبوم نغمههای شرقی چندین آهنگ از فریدون را به صورت بیکلام اجرا کرد.
بهرام پاییز، خوانندهای است که ترانههای فروغی را بازخوانی کرده و در آلبومی به نام «غم تنهایی» با تنظیم امیر جاودان و به یاد فریدون فروغی منتشر کردهاست. ∗
محسن نامجو ترانهٔ «طاهره» را با نام «روبرو» در آلبوم از پوست نارنگی مدد باز اجرا و به فریدون فروغی تقدیم کردهاست.
آهنگ دو پنجره با شعر اردلان سرفراز آهنگ حسن شماعی زاده تنظیم واروژان ابتدا قرار بود با صدای فریدون فروغی اجرا شود و یک پیش تولید (منتشر نشده) با صدای او نیز ضبط شد و اما چون تهیهکنندهٔ ایشان از تعهداتش برنیامد، به تهیهکنندهٔ گوگوش (آهنگ روز) وارد ماجرا گردید و پس از رایزنی با عوامل کار سرانجام این قطعه برای اجرا توسط گوگوش به او داده شد.
در سال ۱۳۸۸ - هشت سال پس از مرگ فروغی - ترانههای «طناب غم»، «غم روی غم» (هر دو از ساختههای قراملکی) و «ماهی خسته» (اجرای سال ۱۳۵۰، با صدای فروغی، نلی و کیوان) و بازخوانی دو ترانهٔ "My Love Is in the Hot Town" و "I Live with Your Dream" در اینترنت منتشر شدند. «آرش قاسمی» وکیل خانوادهٔ فروغی اصرار داشت این آهنگها در داخل ایران و در کنار سایر آثار فریدون عرضه شوند:
فریدون هیچوقت وطنش را ترک نکرد و همیشه میگفت کارهای من برای مردم این خاک است. ما هم نمیخواهیم خلاف میل او عمل کنیم و آنقدر صبر میکنیم تا مجوز انتشار این آهنگها صادر شود.
این چند آهنگ قبل از منتشر شدن در فضای مجازی تنها در اختیار وکیل، خانواده و فرزند قراملکی بود.∗
۱۳۵۰ - ترانهٔ «آدمک» و «پروانهٔ ی من» برای فیلم آدمک، ترانهٔ «ماهی خسته» (با صدای فروغی، نلی و کیوان)
۱۳۵۱ - ترانهٔ «فتنهٔ چکمهپوش» برای تیتراژ فیلم فتنهٔ چکمهپوش
۱۳۵۲ - ترانهٔ «تنگنا» برای تیتراژ فیلم تنگنا، خوانندهٔ موسیقی فیلم زن باکره، خوانندهٔ موسیقی فیلم کیفر، اجرای چندین ترانه؛ شاخصترین آنها ترانهٔ «نماز»، اجرای ترانه «هوای تازه» برای برنامهٔ تلویزیونی رنگارنگ، ترانهای برای فیلم یاران میخواند
۱۳۵۳ - اجرای ترانهٔ «همیشه غایب»، آلبوم زندون دل
۱۳۵۴ - آلبوم یاران
۱۳۵۶ - آلبوم سال قطحی
۱۳۵۷ - آلبوم بتشکن، ترانهٔ «روسپی» (مجوز پخش داده نشد)
۱۳۵۸ - آلبوم فروغی در آغاز عصری نو (ترانههای کنسرت ۱۳۵۸ فروغی در ایران) - این آلبوم به دو تا چشم سیاه نیز معروف است[نیازمند منبع]، ترانهٔ «طاهره» (شعر از طاهره قرهالعین)
۱۳۵۹ - ترانهٔ یار دبستانی برای تیتراژ فیلم از فریاد تا ترور، ترانهٔ «کوچه شهر دلم»
۱۳۶۰ - آلبوم سُل (همکاری کوروش یغمایی و فریدون فروغی)
۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ - آهنگ چهار قسمتی «چرا نه؟»
۱۳۷۹- ترانهٔ «میتراود مهتاب» برای فیلم دختری بنام تندر
وی در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش در تهرانپارس به دلیل سکته قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت. او را در روستای قورقورک بوئین زهرا قزوین در کنار برکهای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سالها انتظارش را میکشید به خاک سپردند. شهیار قنبری (خواننده، ترانه ساز، آهنگساز و دوست قدیمی فریدون فروغی) در مورد مرگ او میگوید:
فریدون فروغی برای دومین بار میمیرد. نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که میخواست بخواند. فریدون را فراموشی و خاموشی کشت.
فروغی در سال ۱۳۶۰ چند ترانهٔ خود را همراه با چند ترانه از کوروش یغمایی در آلبومی با عنوان سُلٰ جای میدهد و طی سالهای ۶۰ و ۶۱ آهنگ چهار قسمتی «چرا نه؟» را میسازد و اجرا میکند. در همین سالهاست که فعالیت نمودن او ممنوع میشود. در سال ۱۳۶۵ سفر به دوبی، فروغی را تا پای پیوستن به هنرمندان دور از وطن پیش برد[نیازمند منبع]، اما پیشنهادهای تهیهکنندگان آن سوی آب او را به رفتن راضی نکرد. این خواننده محبوب، در دهه ۶۰ دو بار به زندان افتاد؛ یک بار قزل حصار و دفعه بعد در کچویی. برخلاف شایعات، دلیل زندانی شدن فروغی هرگز سیاسی نبود. یکی از همبندان او تعریف میکند: روزی فریدون از پلههای بند افتاد و پایش صدمه دید. یکدفعه با آن صدای قوی اش زد زیر آواز و خواند: «دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره… !». در اسفند سال ۱۳۷۲ با سوسن معادلیان آشنا میشود و در خرداد ۱۳۷۳ با هم ازدواج میکنند. ازدواج، موجب تحولی مثبت در او میشود و دوباره فعالیتش را از سر میگیرد؛ شعر میگوید، آهنگ میسازد و شروع به تدریس مینماید. در اسفندماه سال ۱۳۷۷ موفق به برگزاری کنسرتی در تالار حافظ دانشگاه کیش میشود. پس از ۴ روز برگزاری کنسرت در کیش، به تهران میآید. علیرغم درخواستهایی که از شهرستانهای دیگر برای برگزاری کنسرت ارسال میشود، با برگزاری آن در شهرستانهای دیگر موافقت نمیشود و فروغی در تابستان ۷۸ و پائیز ۷۹ دوباره به کیش بازمیگردد و به اجرای برنامه در هتل آنای کیش میپردازد. در فروردین سال ۱۳۷۹ به پیشنهاد حمیدرضا آشتیانی پور (کارگردان) و به امید اخذ مجوز، «میتراود مهتاب» را با شعری از نیما یوشیج برای فیلم دختری بنام تندر میخواند اما شرایط تغییری نمیکند. گرچه ترانهٔ فروغی در انتهای فیلم در جشنوارهٔ فیلم فجر پخش میشود. پیش از این هم کیومرث پوراحمد نمیتواند مجوز حضور او را بهعنوان بازیگر برای پروژه فیلم گل یخ (که داستان آن دربارهٔ زندگی یک خوانندهٔ محکوم به سکوت بود) بگیرد.
درسال ۱۳۵۷، با وخیم شدن اوضاع سیاسی ایران، فروغی اعتراض خود را به اوضاع کشور[نیازمند منبع] با انتشار آلبوم بتشکن اعلام میدارد و در همین سال ترانهای به نام «روسپی» را اجرا میکند که هرگز مجوز پخش نمیگیرد. درسال ۱۳۵۸، بعد از انقلاب، فروغی در ایران میماند و کنسرت اجرا میکند که ترانههای این کنسرت را در آلبوم فریدون فروغی در آغازی نو جای میدهد و دلیل نامگذاری آلبوم به این نام، وجود ترانههای ریتمیکی مانند «حقه» («مشتی ماشاالله») و «شیاد» است که در کارنامهٔ فروغی مانند آنها وجود نداشت. بعد از انتشار این کاست، درسال ۱۳۵۹، فروغی ترانهٔ یار دبستانی را برای فیلم از فریاد تا ترور به کارگردانی منصور تهرانی اجرا میکند که در تیتراژ فیلم استفاده میشود. در حالی که هنوز هیچ منع رسمیای برای فعالیت فروغی اعلام نشده بود، به تهرانی خبر میدهند که باید صدای فروغی را از تیتراژ فیلمش حذف کند. در نتیجه جمشید جم خواندن این ترانه را به عهده میگیرد. در همین زمان است که زمزمههایی در مورد ممنوعیت فعالیت فروغی شنیده میشود. او در همین سال ترانهٔ «کوچهٔ شهر دلم» را میخواند.
درسال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خوانندهای تازهنفس بود که فریدون فروغی به او معرفی میگردد و با یکبار زمزمه کردن ترانهها، خسرو هریتاش متوجه میشود که شخصی را که به دنبالش بوده یافتهاست. در نتیجه، دو ترانه به نامهای «آدمک» و «پروانهٔ من» را با موسیقی تورج شعبانخانی و اشعار لعبت والا، برای فیلم هریتاش اجرا میکند. پس از اکران فیلم، صفحههای ۴۵ دور این دو ترانه، درصفحهفروشیهای معروفی چون آل کوردوبس، پاپ، دیسکو، بتهوون و پارس عرضه میگردد. این دو ترانه گل میکند و بر سر زبانها میافتد و فریدون فروغی به شهرت میرسد. گرچه در آن زمان به او خرده میگرفتند که صدای فرهاد را تقلید میکند، اما همین باعث شد تا دیگر زیر سایهٔ نام خوانندهٔ محبوبش ری چارلز قرار نگیرد.
بعد از گذشت مدتی، فرشید رمزی - کارگردان نمایش تلویزیونی شش و هشت - با فریدون فروغی قرارداد میبندد و فروغی در سال ۱۳۵۱ بعد از پنجسال مشابهخوانی آثار ری چارلز را کنار میگذارد. این همکاری باعث تولد آثاری چون «زندون دل» و «غم تنهایی» با اشعاری از آرش سزاوار و آهنگسازی ویلیام خنو میگردد که اولی، فروغی را تبدیل به هنرمندی صاحب سبک میکند. فتنهٔ چکمه پوش ساختهٔ همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بود که فروغی در سال ۱۳۵۱ برای تیتراژ آن ترانهای را به همین نام اجرا کرد. در همین سال توسط یکی از دوستانش با گلی فتورهچی آشنا میشود و با او ازدواج میکند.
در سال ۱۳۵۲، تنگنا ساختهٔ امیر نادری با ملودیهای شورانگیز و تکاندهندهٔ منفردزاده، صدای فروغی را بر تیتراژ داشت. در همان سال چندین ترانه را اجرا میکند که شاخصترین آنها «نماز» (یا «نیاز»)است، با شعری از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده؛ ترانهای که منجر به بازخواست هر سه نفر از طرف ساواک میگردد. او ترانهٔ «هوای تازه» را در همین سال در برنامهٔ تلویزیونی رنگارنگ اجرا میکند و همچنین در همین سال است که به درخواست فرزان دلجو ترانهای را برای فیلم یاران (با بازی و کارگردانی دلجو) اجرا میکند.
درسال ۱۳۵۳، فروغی به علت عدم تفاهم با همسرش از وی جدا میشود. در همین سال ترانهٔ «همیشه غایب» را با شعری از شهیار قنبری، موسیقی ویلیام خنو و تنظیم واروژان اجرا میکند (این ترانه، پیشتر با شعری از ویلیام خنو و با نام «ماهی خسته» اجرا شده بود). او که رفتهرفته به هنرمند باتجربهای تبدیل میشد، اقدام به جمعآوری آثار خود مینماید و اولین آلبوم خود را با نام زندون دل به بازار عرضه میکند. دومین آلبومش را با نام یاران در سال ۱۳۵۴ به بازار عرضه میکند و در همین سال به علت اجرای ترانهٔ «سال قحطی» از طرف حکومت شاهنشاهی به مدت دو سال از فعالیت منع میشود. درسال ۱۳۵۶، پس از اعلام فضای باز سیاسی توسط حکومت، فروغی بعد از دو سال ممنوعیت کاری سومین آلبوم خود را با نام سال قحطی به بازار عرضه میکند. در بهمن ماه همین سال، پدرش در اثر بیماری ذاتالریه از دنیا میرود.
درسن ۱۶سالگی، با همراهی گروهی نوازنده موسیقی را به صورت جدی شروع میکند و در مکانهای مختلف به اجرای ترانهها و آهنگهای غربی معروف آن روزگار و به خصوص موسیقی بلوز میپردازد و تا سن ۱۸سالگی فعالیت خود را به همین صورت ادامه میدهد. در این دوران است که پس از یک شکست عشقی مدتی از موسیقی دست میکشد، اما پس از این مدت کوتاه کنارهگیری، در سال ۱۳۴۸ صاحب کاباره کازابای شیراز از فروغی و همراهانش برای اجرا در آن مکان دعوت میکند∗ (در ∗ زمان سفر فروغی به شیراز و همکاریاش با کازابا، اوایل دههٔ پنجاه و همزمان با انتشار موسیقی فیلم تنگنا مشخص شدهاست که به احتمال نزدیک به یقین صحیح نیست). در اواخر دههٔ چهل، او به خوانندهٔ بلندآوازهٔ کلوپهای شبانه تهران قدیم و ستارهٔ صحنهٔ کافههای معروفی چون مارکیز و کاکوله بدل شد.
فروغی در سال ۱۳۲۹ در محلهٔ سلسبیل تهران متولد شد. پدرش فتحالله کارمند ادارهٔ دخانیات بود و در تنهایی خود به سرودن شعر و نواختن تار میپرداخت. خانوادهٔ او از ملاکان بزرگ نراق بودند. او تنها پسر خانواده بود و سه خواهر به نامهای پروانه، عفت و فروغ داشت. در سال ۱۳۳۵ و در ششسالگی، تحصیل را آغاز کرد و عاقبت در سال ۱۳۴۷ مدرک دیپلم علوم طبیعی را گرفت و پس از آن دیگر تحصیل را رها کرد. وی موسیقی را بدون داشتن استاد و با توجه به علاقهای که به موسیقی راک و بهخصوص آثار ری چارلز داشت، با تمرین میآموخت.